تحولات لبنان و فلسطین

تمام فرآیندهای عملکرد انجمن ناشران بین‌الملل در نمایشگاه کتاب تهران در خصوص یارانه در زمان خودش توسط دو قاضی سازمان بازرسی کل کشور، مستقلاً مورد بررسی قرار گرفت و حتی یک ریال انحراف در تخصیص و هزینه‌کرد دیده نشد.

 صحه دو قاضی بر عدم انحراف یارانه نمایشگاه کتاب

به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، در پی نشست خبری هفته گذشته برخی از اعضای مستعفی هیات مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و مطالب مطرح شده در این نشست خبری پیرامون بخش کتب خارجی نمایشگاه کتاب در دوره بیست و هشتم و بیست و نهم و تخصیص ارز به آن با حامد میرزابابایی مدیر وقت این بخش گفت‌وگو شد تا صحبت‌های او نیز منتشر شود.

آنچه در ادامه می‌آید مشروح سخنان حامد میرزابابایی مدیر کمیته بین‌الملل بیست و هشتمین و بیست و نهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است:

* حاضر به مناظره حضوری هستم

در راستای انتشار مطالبی سراسر کذب محض و بهتان و افتراء که به شایستگی امکان پیگیری قضائی دارد و چنانچه صلاح بدانم چنین نیز خواهم نمود، اینجانب حامد میرزابابائی که سالیان متمادی است سابقه فعالیت‌های صنفی و انجمنی در حوزه نشر را دارم، به عنوان عضو سابق چندین دوره هیأت مدیره انجمن فرهنگی ناشران بین‌المللی ایرانیان و دو دوره مدیر کمیته بین‌الملل نمایشگاه، آمادگی دارم در محضر کلیه اعضاء صنف با هر کسی که ادعائی علیه عملکرد شایسته تقدیر انجمن ناشران بین‌الملل دارد، به هر شکلی اعم از وبینار یا تشکیل جلسه در محلی مشخص و در هر زمان قابل توافقی و نزد هر تعداد از اعضاء محترم صنف و خبرگزاری‌های فرهنگی و با هر تعداد شخص مدعی و به هر میزان ساعت که به طول بینجامد با مدارک و مستندات شفاف و قابل اعتناء و در چارچوب قواعد منطقی و شیوه اصولی بحث، به مناظره بنشینم تا علاوه بر توضیحات مبسوطی که قبلاً داده‌ام و در صورت صلاحدید باز هم فقط و صرفاً برای تنویر اذهان عمومی خواهم داد، یک بار برای همیشه باب هوچی‌گری مدعیان تمامیت‌خواه بسته شود و شائبه‌ها و تشکیکاتی که احتمالاً در اذهان سایر همکاران محترم صنف به واسطه دروغ‌پردازی‌ها و لجن‌پراکنی‌های اقلیتی بی‌اخلاق و کذاب شکل گرفته است برطرف گردد و در نهایت راستی‌آزمائی و صحت‌سنجی مطالب به عهده مخاطبین خواهد بود.

حتی اگر خبرگزاری حاضر به برگزاری چنین مناظره‌ای با دعوت از طرفین مدعی باشد باز هم آمادگی حضور دارم و تعداد مدعیان مخالف هم با رعایت زمان‌بندی درست از نظر من هیچ محدودیتی ندارد.

* دست بردن در صورتجلسه مصوب شورای تشکل‌های نشر 

منتظر اعلام آمادگی از سوی هر مدعی در این موضوع هستم؛ می‌توانید بستر مکانی و زمانی و شکلی مناظره را ارسال کنید و با شکل‌گیری یک اجماع نسبی از مناسب بودن شرایط برای سایر علاقمندان به حضور در این مناظره، بلافاصله این مناظره به انجامش و این موضوع به سرانجامش برسد؛ ان شاء الله.

آقای توکل در اظهارات اخیرشان در جائی گفته است که: "آیا ما بی‌اخلاقیم؟"

نمی‌دانم این عوارض کهولت سن است یا فراموشی مصلحتی است که جنابعالی فراموش کرده‌اید که عجیب‌ترین بی‌اخلاقی‌ها از خود شما سر زد و حتی همگان را حیرت‌زده کرد! من یادتان می‌آورم:

یادتان رفته که در صورتجلسه مصوب شورای تشکل‌های نشر دست بردید؟ بی‌اخلاقی از این بیشتر؟ اعضاء شورای تشکل‌ها می‌توانند شهادت بدهند به این موضوع که حتی مخالفین ما در آن جلسات نیز به آن کار شما متعرض شدند؛ لطفاً شما از اخلاق سخن نگوئید.

یادتان رفته علیه منافع همه همکاران ما که عضوی از شورای تشکل‌ها بودیم و قاعدتاً آن شورا باید از منافع ما حمایت می‌کرد و حتی اگر اختلافی هم بود باید آنجا به نتیجه می‌رسید، دست به اقدامات خصمانه زدید؟ علیه ما مذاکره کردید؟ علیه ما طومار امضاء کردید با همکارانتان؟ لطفاً شما از اخلاق سخن نگوئید.

* اجاره بهای غرفه‌ها

یادتان رفته که از حضور خود در شورای سیاست‌گذاری و عدم حضور ما در آنجا سوء استفاده کردید و علیه منافع ما برای اجاره غرفه مصوبه گذراندید و از کرده خود هم شاد بودید و اعتراض مکرر ما موجب شد آقایان فیروزان و اشعری به نمایندگی از شورای سیاست‌گذاری برای حل اختلافات تعیین شدند و در جلسه مشترک و پس از ارائه گزارشات مستند ما مشخص گردید که شما گزارش خلاف واقع به شورای سیاست‌گذاری داده بودید و مصوبه شورا به استناد آن بوده و آقایان میانجی ناگزیر شدند برای آنکه هم حرف حق ما را پذیرفته باشند و هم جایگاه مصوبات شورا متزلزل نشود به راهکاری میانه برسند که در نهایت موجب نقض مصوبه قبلی مبتنی بر گزارشات خلاف واقع شما بود؟ لطفاً شما از اخلاق سخن نگوئید.

یادتان رفته که فرق دامین و هاستینگ را نمی‌دانستید و من مفصلاً توضیح دادم تا متوجه شدید که نباید متعرض دامین نمایشگاه شد و اما به خود اجازه دادید با این بی‌تخصصی عضو کارگروه تخصصی نرم‌افزار نمایشگاه باشید و در جلسه‌ای که با برنامه‌نویس نمایشگاه در محل انجمن ما برگزار شد، من همه نقایص و نیازهای نرم‌افزار را گفتم و شما مأمور پیگیری موضوع شدید و در نهایت تمام وقت برنامه‌نویس را برای ثبت‌نام ناشران داخلی اشغال کردید و هیچ پیگیری در خصوص بخش خارجی نکردید و موجب ایجاد تنش بر سر نرم‌افزار ثبت‌نام بخش خارجی شدید؟ لطفاً شما از اخلاق سخن نگوئید.

این‌ها همه در شرایطی بود که ما عضو شورا بودیم! صبح در جلسه مشترک در قبال نمایشگاه ما با شما متحد بودیم و جلسه تمام که شد شما با متحدان دیگری علیه ما بودید!

سؤال جالب‌تر اینکه دقیقاً بر اساس چه محاسبه‌ای اگر کسی عکس و کپی بی‌کیفیت و بی‌پشتیبانی یک کتاب را (بعضاً با قیمت‌های گزاف و ظالمانه و سودهای کلان و بی‌رحمانه) بفروشد، ناشر و کتابفروش محسوب می‌شود ولی اگر کسی اصل باکیفیت همان کتاب را بفروشد ناشر و کتابفروش نیست؟ اگر ما ناشر و کتابفروش نیستیم، نامه دبیر وقت شورای تشکل‌های نشر ـ محمد توکل ـ برای معرفی نماینده و دعوت به عضویت ما به شورا از چه بابی بوده است؟ 

* برگ افشای دیگری از نمایشگاه کتاب

اگر این امور مربوط به صنف نبود، چرا عده‌ای که مدعی امور صنف نشر هستند و همه را هم مزاحم می‌دانند، مسؤولیت امور را دست گرفتند و داوود موسائی کارنابلد ناشی (به اعتراف شخص خودش) را به امری گمارند که جز افتضاح چیزی به بار نیاورد؟ و البته اگر توضیح داده شود که ایشان احتمالاً پولی بابت اجاره دفترشان به نمایشگاه و کمیته بین‌الملل گرفته‌اند یا نه؟ و اگر بله میزان آن چقدر بوده است؟ هم بد نیست؛ به هر حال این خدمات به رایگان از دفتر انجمن بهره می‌گرفت.

آقای حسینی‌نیکِ بازرس حرف‌های عجیب با چاشنی حقوقدانی زیاد می‌زند؛ حرف‌ها و استدلال‌های حقوقی اعجاب‌انگیز این فرد در زمینه‌های مختلف که گه‌گاه با چهارستون علم حقوق در تعارض است و در هیچ منظومه حقوقی، نه حقوق موضوعه و قابل درک و توضیح نیست را یا باید حمل بر غرض‌ورزی و منفعت‌طلبی و عناد کرد و یا کم‌سوادی؛ من ترجیح دادم ایشان را متهم به غرض‌ورزی نکنم و پای کم‌سوادی ایشان بگذارم. حق بدهید که ما نمی‌توانیم دانش و آگاهی کسی را از روی کارنامه دانشگاهی بسنجیم، حرف و نقدها و نوشته‌هاست که حکایت می‌کند از سر درون.

* آدرس غلط

چکیده کلیت مطلب شما این بود که شما همواره همه کار را درست پیش می‌بردید،ولی ناگهان در یک جلسه، اکثریت همه‌ی شوراها با دسیسه و توطئه و لابی و دست پنهان و احکام از پیش‌نوشته و این‌جور چیزها علیه شما رأی می‌دادند! توهم توطئه بر شما مستولی است؟ یا برای توجیه انتقادات وارد بر خود و همراهانتان مسیر یخبط خبط عشواء را پیش گرفته‌اید و همه، از اتحادیه و تشکل‌ها و آشنا و پیشکسوتان و ارشاد و... غیره را تبانی‌کرده و خطاکار جلوه می‌دهید؟ یعنی همه این دوستان خائنند العیاذ بالله و فقط جنابعالی و هیأت‌مدیره ماه‌پیشونی خادم؟

این بار ظاهراً علاوه بر روش منسوخ آدرس غلط دادن که به واسطه روشنگری ما دیگر چندان کار نمی‌کند، چاشنی عقب‌افتاده‌ی القاء توطئه را هم به آن افزوده‌اید، ولی مشفقانه به شما توصیه می‌کنم که راه دیگری را برای "کسب وجهه و کرسی اتحادیه" برگزینید؛ این بار، کج است برادر!

* یک انتخاب؛ دبیر شورای تشکل‌های نشر

جایگاه آقای توکل در دبیری شورا تشکل‌ها مربوط به نمایشگاه بیست و نهم بود و برای نمایشگاه سی‌ام قاعدتاً طبق روال سنوات قبل، دبیر شورا باید با نظر اعضاء شورا انتخاب می‌شد؛ پس حق این بود که در شرایطی که هنوز ارشاد نه قراردادی بسته بود و نه هنوز هیچ جلسه‌ای از شورا تشکل‌ها تشکیل شده بود، اتحادیه دوستان را دور هم جمع می‌کرد و سپس در آنجا در خصوص ابعاد شکلی و محتوایی آن شورا اتخاذ تصمیم می‌شد؛ نه اینکه ایشان تصور کند که دبیری شورا میراث ایشان است و خودخوانده نامه بنویسد؛ دلیل فروپاشی شورا و بسیاری دیگر از چیزهایی که منتقدش هستید خودتان هستید و دوستانتان... اینجا که همه‌ی خبرگان جمعند، جای این معلق‌بازی‌ها نیست!

شما دقیقاً توهم داشتن چه منصبی را در مملکت دارید که می‌خواهید قانونی بودن فعالیت یک تشکل، با مجوز وزارت ارشاد و ثبت قوه قضائیه را بررسی کنید؟ فرض محال هم که دارید اصلاً چه ربطی به موضوع همکاری داشت؟ فعالیت کدام تشکل تابحال مورد بررسی قانونی بودن توسط شورا و اتحادیه قرارگرفته که انجمن بین‌الملل جا مانده بوده است؟ واقعاً انسان نگران حال شما می‌شود با این نوشته‌ها.

خودتان توضیح دادید که فلان انجمن چه کرد، آن دیگری چه کرد و الی آخر و شد آن‌چه شد، بعد هم وسطش یک "دست پنهان بین‌الملل" ول داده‌اید که معلوم نمی‌شود چه ربطی به ماتقدم و ماتأخر خود دارد؟ اصلاً انجمنی که در شورا حضور ندارد چگونه باعث این‌ موضوعات شده است؟ کدام دست پنهان؟ کدام کشک؟ کدام پشم؟ "یک نفر" را بیاورید، محض رضای حضرت احدیت "فقط یک نفر"، که شهادت بدهد انجمن بین‌الملل سلباً یا ایجاباً درخصوص مسأله موجودیت شورا با کسی لابی کرده باشد! بزرگوار ته کوچه‌ای که شما می‌روید بن‌بست است! کیان شورای تشکل‌ها را انتشار خبر ماه‌پیشونی متزلزل کرد و صدالبته که به نفع شما نیست که موضوعات را به شکل صحیح به صنف گزارش دهید! گناه ما فقط این بود که قدری زودتر از بقیه به ماهیت گردانندگان آن شورا از جانب اتحادیه پی برده بودیم، همین؛ بقیه هم وقتی فهمیدند تصمیم درست را گرفتند؛ الان هم همان بلایی که ماه‌پیشونی بر سر شورای تشکل‌ها آورد، دارد بر سر کل صنف می‌آورد.

* پای اتحادیه ایستادیم؛ چه شد که شما شدید مدعی و ما بدهکار؟

چهار سال پیش که قرار بود شورای تشکل‌ها به نمایندگی آشنا از اساس شکل بگیرد، نه نقش کلیدی و پررنگ انجمن ناشران بین‌الملل را کسی می‌تواند انکار کند و نه مخالفت سرسختانه دوستان شما را و دوستانی که بوده‌اند می‌دانند که زمانی که سه سال پیش قرار بود محوریت از آشنا به اتحادیه منتقل بشود نقش این انجمن و شخص بنده چقدر پررنگ بود؛ مشاجرات من با آقای داوودی‌پور بر سر همین موضوع را فراموش نکرده‌اید که؟ مذاکرات ما در جلسه دفتر آشنا هم همان زمان ضبط می‌شد و همه می‌دانند که ما چگونه پای اتحادیه ایستادیم؛ چه شد که شما شدید مدعی و ما بدهکار؟ با کدام قواعد ریاضی فکر کردید که بیرون گذاشتن انجمن ما برای کسی افتخار و دستاورد محسوب می‌شود؟ شاید حق‌گویی و عیان‌ و شفاف‌سازی وقایع از طرف ما عرصه را برشما تنگ کرده و خواستید نفسی بکشید؟ اگر شما و دوستانتان با رفتارهای غیرحرفه‌ای، جنم حفظ دستاورد را نداشته‌اید مشکل را به گردن دیگران نیندازید! شجاعانه اعتراف کنید نه ایراد اتهام! آشنا تدبیر کرد به بازی برگشت، شما بی‌تدبیر بودید، بازی را واگذار کردید، به همین سادگی؛ با تخریب دیگران هم چیزی درست نمی‌شود.

از همه این‌ها گذشته اساساً این انجمن هیچ‌گاه، مطلقاً و هرگز، اعلام عدم همکاری با نمایشگاه را نکرده و همواره کتباً و شفاهاً (حتی در نامه به ارشاد هم موجود است) به صراحت بیان داشته که هر نهادی که محور نمایشگاه باشد این انجمن آماده همکاری و عقد قرارداد با آن است، بنابراین هرگز کسی نمی‌تواند عدم حضور را به خواست انجمن نسبت بدهد و همان اعتراف به تخلف آشکار شما دلیل عدم حضور انجمن است؛ انجمن صرفاً بیان داشته که با «شورای تشکل‌های نشر» که بعدها به «شورای تشکل‌های ماه‌پیشونی» تغییر نام داد! حاضر به همکاری نیست نه با نمایشگاه؛ اگر گفته شما سند ارائه کنید، بسم الله!

علاوه بر مستندات مکتوب و مذاکرات که در بند قبل اشاره شد، در مقام عمل هم دست‌کم آقایان امیرزاده (رئیس شورای نظارت نمایشگاه و مشاور اجرائی معاونت)، اسماعیلی (معاون اجرائی نمایشگاه) و خود آقای موسائی (مدیر کمیته بین‌الملل) می‌توانند شهادت بدهند که این انجمن بعد از جلسات متعدد با سایر نامبردگان محترم فوق‌الذکر با تمام توان آمادگی همکاری صددرصدی خود را با کمیته بین‌الملل و نمایشگاه اعلام کرد و حتی جلسه اجرایی شروع کار را با آقای موسائی برگزار کرد ولی باند شما چوب لای چرخ گذاشت که شکر خدا اعتراف هم کردید.

* آموزگار قبل از انتخاب شدن در انتخابات دور دوم حضور خود در اتحادیه، از انجمن ما لغو عضویت شد

با تاکید بر این که بر اساس جزوه اطلاعات و مقررات نمایشگاه، ثبت‌نام‌کنندگان ایرانی بخش بین‌الملل مکلف به داشتن جواز نشر و یا جواز کسب اتحادیه بوده‌اند و همین یک مستند کافی است برای ابطال همه‌ی ادعاهای واهی و مغرضانه‌ای که سعی دارند، زحمت‌کشان این عرصه را خارج از صنف و بدنه نشر کشور وانمود کنند و فی‌الواقع مثبِت این حقیقت است که دقیقاً جناب بازرس مفتخر به حذف بخشی از بدنه صنف و جایگزینی آن با پرسنل دولتی هستند و ضمن عذرخواهی از دوستانی که ناگزیرند این متن‌های سردردآور را بخوانند که انصافاً مسببش ما نیستیم و این جزع و فزع بی‌منطق برخی است که برای فرار از بار مسؤولیتشان، ما را ناگزیر به این گونه نوشتن می‌کند.

آقای آموزگار قبل از انتخاب شدن در انتخابات دور دوم حضور خود در اتحادیه، از انجمن ما لغو عضویت شد و در دور اول هم همۀ کاری که کرد این بود که از ظرفیت‌های انجمن ما به نفع اتحادیه بهره گرفت و هیچ خدمتی هم به ما نکرد.

ایشان در طول این سالیان نه تنها کمک‌حال انجمن ما نبوده، بلکه دقیقاً به عکس یکی از مهمترین موانع بر سر پیشبرد برنامه‌های انجمن ما بوده و دائماً ما در ارتباط انتقادی با رفتارهای ایشان بوده‌ایم و انصافاً ایشان را در مقابل خودمان پاسخگو می‌دانیم.

* در دوره قبل انتخابات اتحادیه به محمود آموزگار رأی ندادم

من به عنوان مدیر کمیته بین‌الملل در نمایشگاه بیست و هشتم به دلیل تأخیر در ارائه مدارک ثبت‌نام ایشان را از حضور در نمایشگاه منع کردم و به ایشان غرفه ندادم و در نهایت ایشان با هماهنگی یکی دیگر از غرفه‌های حاضر که قبول کرد از متراژ تخصیص یافته خودش به ایشان جا بدهد و پس از تکمیل مدارک در بخش خارجی اجازه حضور پیدا کرد و مستندات این موارد کاملاً در دسترس است.

من در دوره قبل انتخابات اتحادیه به محمود آموزگار رأی ندادم و باز هم در انتخابات آتی رأی نخواهم داد.

من آقای شهلائی را تاکنون ندیده‌ام و حتی تلفنی هم با ایشان صحبت نکرده‌ام و حتی اگر در خیابان هم تصادفاً ایشان را ببینم نمی‌شناسم. با آقای کیائیان در طول دوسال گذشته تنها یک بار تلفنی صحبت کرده‌ام و پیش از آن هم در حد ارتباطات محترمانه و متعارف صنفی اگر ایشان را جائی دیده باشم، سلامی و علیکی و هیچ‌گاه ارتباط مستمری با ایشان در هیچ موضوعی نداشته‌ام. و العجب و مالعجب که یک بار آموزگار را بنا به دسته‌ای دیگر ار چرندیات، در موقعیت تعارض با نشر قرار می‌دهند و یک بار کیائیان را! یعنی چشمه هم نشر نیست؟! فقط افست‌فروشی تزریقات‌چی نشر است؟

من و همکارانم هیچ‌کدام عضو شورای هم‌اندیشی نیستیم، میثاق‌نامه را امضاء نکرده‌ایم و کاملاً مستقل هستیم.
 

* علت استعفای نامزدهای اتحادیه ناشران نزدیک شدن به زمان تمدید قرارداد ماه پیشونی است

دلیل اصلی استعفای این جماعت (ممکن است دلایل دیگری هم وجود داشته باشد) این بوده که با توجه به اینکه کم‌کم زمان تمدید قرارداد ماه‌پیشونی با باغ کتاب نزدیک می‌شود (پیش از اتمام دوره بعد هیأت مدیره) و شهرداری و باغ کتاب نمی‌خواهند بابت جایگاه صنفی ایشان بیش از این هزینه بدهند و زیر فشار مطبوعاتی باشند، سیگنال‌هایی به ایشان ارسال شده که تمدید قرارداد منوط به عدم عضویت ایشان در نهاد صنفی اتحادیه است و ایشان هم در سبک و سنگین بین لقمۀ باغ کتاب و منافع صنفی در نهایت منافع شخصی را ترجیح داده‌اند و استعفا کردند که بتوانند مسیر فعالیت خود را به سهولت ادامه دهند.

البته که اگر این خبر صحت هم داشته باشد الزاماً کار خلافی نیست ولی بالطبع ماهیت این افراد با ژست و مانیفست اولویت‌های صنفی را بهتر روشن می‌کند.

بالطبع سؤالات جدی که تاکنون در خصوص این پدیده توسط تعداد قابل توجهی از اعضاء صنف مطرح شده و عمدتاً به جای روشنگری و تنویر اذهان، تخته‌قاپو شده است، با این تکنیک (بر فرض صحت) از اعتبار نخواهد افتاد و همچنان پابرجا خواهد بود که نمی‌دانم در نهایت صنف چه تدبیری برای بستن این پرونده و تعیین تکلیف نهائی آن خواهد داشت، چون در نهایت باید یک راهکار عملی اندیشیده شود؛ این‌طور که نمی‌شود که هر کسی که سؤالی بپرسد به جای جواب، هزار افتراء و تهمت و بهتان بابت سؤال به حقش بشنود! یا اینکه یک روز ناشران عمومی تاوان این سؤالات ساده را بدهد، یک روز ناشران خارجی، یک روز هم بدنۀ صنف!

* تمام فرآیندهای عملکرد انجمن در نمایشگاه تهران در خصوص یارانه توسط دو قاضی سازمان بازرسی کل کشور، مستقلاً بررسی شد و حتی یک ریال انحراف یافت نشد

عنوان شده بود در بخش بین‌الملل نمایشگاه تخلفاتی صورت گرفته اولاً که تخلفاتی اگر بوده هرگز مربوط به دوره‌ای نیست که موضوع تحت کنترل و مدیریت انجمن بوده است و از قضاء مفتخریم و پرغرور که در دوره‌های تحت مدیریت انجمن ما، هرگز و مطلقاً هیچ گزارش تخلف مالی ثبت نشده و اتفاقاً سرمان بالاست که آمدیم و جلوی هرگونه تخلفی را گرفتیم و بالطبع ما پاسخگوی عملکرد دیگران در گذشته نیستیم.

ثانیاً لازم است مستحضر باشید که تمام فرآیندهای عملکرد انجمن در نمایشگاه تهران در خصوص یارانه (که باز هم از آن خواهم گفت) در زمان خودش توسط دو قاضی محترم سازمان بازرسی کل کشور، مستقلاً مورد بررسی قرار گرفت و حتی یک ریال انحراف در تخصیص و هزینه‌کرد نیز یافت نشد و خود همین به تنهایی حجت بالغه و تام است که هیچ عمل غیرقانونی رخ نداده است و گزارش صحت و سلامت آن نیز به ارشاد به همراه توصیه‌هایی ارسال گردید که از این بابت هم بسیار مغروریم.

* بیشترین گزارشات تخلف نمایشگاه، در سالن ناشران دانشگاهی ثبت شد

ثالثاً بر فرض که تخلفاتی بوده است، به چه حقی تخلف یک یا چند نفر را به کل تسری می‌دهید؟ بر کسی پوشیده نیست که در دوره متوالی بیشترین گزارشات تخلف نمایشگاه، در سالن ناشران دانشگاهی ثبت شد تا جائی که از جناب عرفانپور به وضوح خواسته شد که این موضوع را کنترل کند و ایشان هم به حق در این راستا تلاش نمود و تا حد زیادی هم کامیاب بود ولی ما هرگز این موضوع را به کل ناشران دانشگاهی نسبت ندادیم و نخواهیم داد، چون شعور و منطق استدلالیمان اجازه نمی‌دهد.

رابعاً بر فرض که سؤالی در این باب داشته باشید می‌توانید سؤال بپرسید، چرا تهمت می‌زنید؟ اکنون مثال می‌زنم که یاد بگیرید؛ من به عنوان یک عضو صنف از شما سؤال دارم: سؤالم این است که آیا این اخبار صحت دارد که انجمن ناشران دانشگاهی برای اولین دوره نمایشگاه خود که اتفاقاً مدیریت آن در اختیار مشتی از دلواپسان یارانه‌ فعلی بود و ده سال پیش برگزار شد:

٥٠٠ میلیون تومان یارانه ویژه دریافت کرده است؟
در زمانی که ارز ٩٥٧ تومان بود این بودجه معادل بیش از ٥٠٠ هزار دلار می‌شود!
اگر واقعیت داشته آیا می‌شود توضیح بدهید که چرا و با چه مجوزی قسم ویژه‌ای یارانه به خود اختصاص دادید؟
علاوه بر اینکه از یارانه بن‌های کتاب و نمایشگاه و نمایشگاه‌های شهرستان هم بهره‌مند بودید؟
 و اینکه آیا تابحال گزارشی به صنف در خصوص نحوه هزینه‌کرد آن ارائه کرده‌اید؟
آیا درست است که در دوره‌های دیگری هم این اتفاق افتاده است؟

خامساً و در نهایت، علی‌رغم این که قبلاً معروض شد تمامی عملکرد توسط دستگاه‌های ذیربط و مسؤول، بدون اغماض و با نهایت سخت‌گیری ارزیابی شد و نتیجه غرورآفرین بود، مع‌الوصف اگر کسی مدرکی دال بر تخلفی مالی از اینجانب دارد، همینجا نزد همگان منتشر کند که منتظرم.

* یارانه نمایشگاه بیست و هشت/ یارانه بخش ارزی نمایشگاه همواره ردیف بودجه مجزائی در طول سال دارد

در مورد یارانه نمایشگاه بیست و هشتم شاید افسانه زیاد شنیده باشید، هرچند که اگر اخبار و توضیحات مربوط به موضوع را دنبال می‌کردید، قاعدتاً باید ابعاد پنهانی برای شما نداشته باشد ولی به هر حال باز هم یک بار دیگر برای کسانی که احتمالاً در جریان نباشند اصل موضوع را در قالب جملات کوتاه و ساده بیان می‌کنم:

یارانه بخش ارزی نمایشگاه همواره ردیف بودجه مجزائی در طول سالیان بوده، به علت نوسانات ارزی و تحریم‌ها بسیار کم‌زور و ناتوان شده بود.

 *تعطیلی بخش ارزی، اعمال تحریم‌ها، بالارفتن قیمت ارز و کاهش فروش، فشار بسیار زیادی را ایجاد کرده بود

توان ارشاد نیز در حمایت محدود و کم شده بود. تزریق منابع دست اول پژوهشی روند نزولی شدیدی در دانشگاه‌ها پیدا کرد. این سؤال مطرح شد که چرا نباید سایر نهادهایی که مرتبط با تأمین منابع علمی کشور هستند، در حل این مشکلات سهم مشخص داشته باشند؟

آقای دکتر صالحی (معاون فرهنگی وقت) بسیار استقبال کردند از اینکه بتوانیم مشارکتی از بیرون ارشاد برای حمایت از خریداران کتاب جذب کنیم. ما پیشنهاد سیستم مچینگ‌فاندز (matching funds) یا به نوعی کراودفاندینگ (crowdfunding) محدود را ارائه کردیم.

پیشنهاد ما این بود که همه در حل مشکل سهم داشته باشند، ناشران با اعمال تخفیف، و ارشاد هم ما به ازاء مشارکت هر نهادی همان‌قدر مشارکت کند.

این سیستم چنانچه با موفقیت عملیاتی می‌شد، می‌توانست ایده قابل بسطی برای کل نمایشگاه و همه ناشران باشد و از طرف دیگر نیز به سایر نهادهای مرتبط با حوزه‌های مختلف نشر قابل بسط باشد و لذا بسیار استقبال شد. از مهرماه نود و سه، پیگیری‌ها و مکاتبات اداری با وزارت علوم، بهداشت و دانشگاه آزاد به عنوان سه تارگت اصلی را آغاز کردیم.

با یک پیگیری مستمر و تلاش بی‌وقفه در نهایت از وزارت علوم پالس مثبتی دریافت نکردیم ولی موفق شدیم با ارائه یک مدل اجرائی مورد توافق همه اطراف، سه نهاد بزرگ ارشاد، بهداشت و دانشگاه آزاد را سر میز توافق بنشانیم و دور هم جمع کنیم.

* تاکید وزیر ارشاد بر تزریق بودجه

تأکید دکتر صالحی بر این بود که این نهادها باید بودجه‌ای مازاد بر بودجه عادی که به نمایشگاه اختصاص می‌دهند را در این طرح تزریق کنند تا مشارکت مضاعفی تلقی شود.

روی دیگر این سکه این بود که ارشاد عملاً در مجموع توانسته بود با همان بودجه محدود خود، حجم پول بیشتری را به کل نمایشگاه جذب و تزریق کرده باشد.

به عبارت دیگر این طرح نه تنها مزاحم بودجه فروش ناشران داخلی نمی‌شد، بلکه دقیقاً برعکس بودجه‌ای که می‌خواست سهم کل خرید داخلی و خارجی نمایشگاه را شکل دهد، اکنون صرفاً به بخش داخلی می‌رسید و خرج بخش بین‌الملل از جیب سایر نهادهای مشارکت‌کننده جدا می‌شد.

یکی از دلائل طولانی شدن فرآیندهای مذاکراتی هم، همین بود که سیکل تأمین و تصویب بودجه خاص، نیاز به طرح جامع و طی کردن فرآیند پیچیده‌ای داشت که در نهایت با حسن نیت دانشگاه آزاد و بهداشت در جلوبرد امور به سرانجام رسید.

فرآیند اجرائی نیاز به توافق ویژه با بانک نیز داشت که متعاقب توافقات اولیه، مذاکرات متعدد با بانک عامل نمایشگاه پیگیری شد.

* خرید کتاب در بخش خارجی نمایشگاه کتاب/ در فرآیند نقل و انتقال مالی هیچ نقشی نمی‌توانستیم داشته باشیم

در نهایت مقرر شد برای کل مراحل مالی اجرای طرح تا خود مرحله خرید و پرداخت مشتری، فرآیند تحت نظارت نماینده ذی‌حسابی ارشاد، بهداشت، دانشگاه آزاد و با تعیین سقف مشخصی از خرید متناسب با اعتبار و بزرگی مراکز آموزشی و بر اساس معیارهای وزارت ارشاد و مطلقاً در قالب سیستم بانکی صورت بپذیرد که دقیقاً هم به همین شکل اجرا شد.

به عبارت دیگر ما در فرآیند نقل و انتقال مالی هیچ نقشی نمی‌توانستیم داشته باشیم.

همه اطراف این توافق بزرگ، متفق شدند که برای بالا بردن کیفی سطح طرح، محدودیت سال چاپ نیز بر کتاب‌ها اعمال شود و تنها کتاب‌های جدید مشمول این طرح باشند تا از این که منابع عالی دانشگاهی به کتابخانه‌های کشور تزریق بشود، مطمئن باشیم.

برای این کار بایست یک نرم‌افزار واسط که این بسترهای مالی و اجرائی را به هم متصل نماید، آماده می‌شد که یک تیم زبده نرم‌افزاری برای آماده‌سازی آن با دقت بسیار بالا و زمان بسیار کم تدارک شد.

بنابراین علاوه بر سیستم سختگیرانه بالا، تمام سوابق عملیات مالی در یک دیتابیس واحد نیز تجمیع می‌شد که در نهایت هم بایست با گردش بانک، سازگاری داشته باشد. مبرهن است که امکان تخلف در چنین سیستم پیچیده‌ای به صفر میل می‌کند که همین‌طور هم شد.

در نهایت مجموعه "اعتبار تخصیصی" که روی کاغذ با توافق همه اطراف ماجرا و مشارکت تخفیفی خود ناشرین اعمال می‌شد بالغ بر دوازده میلیارد تومان بود. توضیحات معاون اجرائی وقت نمایشگاه در این زمینه نیز، مؤید این اتفاقات دقیقاً به همین شکلی است که عرض شد؛ اینجا بخوانید:

* شش میلیارد تومان «جذب حقیقی» شد

از کل این "اعتبار تخصیصی" در نهایت تقریبا شش میلیارد تومان "جذب حقیقی" شد که عملاً سهم پرداختی ارشاد بسیار ناچیز و شاید کمتر از یارانه مشترک سال‌های قبل بود در عین حال که خلاء ناشی از عدم تزریق منابع عالی و دست اول آموزشی نیز به شکل چشم‌گیری پر می‌شد.

بماند که اساساً همان سهم ناچیز پرداختی ارشاد هم از ردیف بودجه مستقل مصوب برای متقاضیان کتب خارجی تأمین می‌شد و اساساً و از بیخ و بنیان ربطی به یارانه ناشران داخلی نداشت. خریداران در انتخاب کتاب و غرفه خود کاملاً آزاد بودند که بر اساس نیاز واقعی کتاب را خریداری نمایند.

کل مبلغ اعتبار تخصیصی جذب نشد چون مؤسسات در عین داشتن این شرایط تسهیلاتی، توان خرید بیشتر نداشتند و این خود مستندی بر اوضاع پرفشار و شرایط بد حاکم بود.

باید توجه داشت که گردش شش میلیاردی در خصوص کتاب‌های ناشران بین‌الملل با قیمت ارز آزاد، آن هم برای چهار تا سالن پر از غرفه‌ای که با کمبود جا مواجه است، اصلاً مبلغ قابل توجهی نیست.

این طرح با تمام پیچیدگی‌هایش، تجربه بسیار موفقی در یک سیستم دیوان‌سالارانه بود که صرفاً با یک تلاش سندیکائی شکل می‌گرفت و اگر کارشکنی و کینه‌توزی و تمامیت‌خواهی عده‌ای حاضرخور که حاضر نیستند برای پیشرفت، اینگونه گام بلند بردارند و با هر ابزار خارج از عقل و منطق و اخلاقی می‌خواهند همه چیز را برای خود بدارند، شاید اکنون این طرح پایلوت موفق می‌توانست درمانی برای همه بخش‌های نشر و کتابفروشی کشور باشد.

بارها گفته‌ام و می‌گویم که حاضرم برای احیاء کل صنف نشر و برون‌رفت از مشکلات فراگیر، چنین طرح‌هایی را در یک اسکیل بزرگ و فراگیر، چه در بستر نمایشگاه و چه در بسترهایی دیگر تدوین کنم و با استفاده از انباشت تجارب اندوخته، خدمتی به مراتب بزرگ‌تر به کل همکارانم در صنف نشر داشته باشم.

این روایت واقعی را از زبان طراح، مدیر، برنامه‌ریز، مجری و مذاکره‌کننده اصلی این طرح شنیدید و اکنون می‌توانید با افسانه‌های هری‌پاتری که احتمالاً در این زمینه شنیده باشید مقایسه و داوری کنید.

مزید اطلاع، من برای دفع هرگونه شبهه مقدری اساساً در نمایشگاه بیست و هشتم ثبت‌نام نکردم و غرفه نداشتم و لذا مطلقاً هیچ بهره‌ مالی از این طرح نبردم. مبلغ پنج میلیون تومان بابت مدیریت کمیته (مثل سایر کمیته‌ها) از نمایشگاه پرداخت شد که همان را هم به عنوان کمک مالی از حساب شخصی خودم به حساب انجمن مان واریز کردم.

آیا ما برای اجرای چنین طرح خادمانه و بزرگی به صورت مستقل، مستحق مدحیم یا شتم؟ آیا باید الگو باشیم یا سیبل؟

و یک سؤال خیلی بزرگ: بازرس اتحادیه به حکم وظیفه‌اش و اعوان و انصارش به حکم حرّافی‌های بی‌قیدی که داشته‌اند، چرا گزارش دقیق تخلفات مالی من را در هر شکلی اگر رخ داده مستنداً منتشر نمی‌کنند؟

به طور کلی، هر کسی، هر مستندی به خلاف آنچه عرض کردم را در اختیار دارد منتشر کند که بسیار منتظرم... هارت و پورت و دهان‌دریدگی در ایراد اتهام به دیگران بس!

منبع: فارس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.